لزوم سرمایه انسانی در صنعت بیمه
برخلاف فعالیت‌های تولیدی که پیشرفت‌های تکنولوژیک در کیفیت تولید و قدرت رقابتی آن‌ها نقش مهمی دارد، در صنعت بیمه، سرمایه انسانی بسیار حائز اهمیت بوده و مهم‌ترین عامل موفقیت و عدم‌موفقیت شرکت‌های بیمه در یک محیط رقابتی محسوب می‌شود. یک شرکت بیمه به سبب دخالت داشتن تمامی کارکنان در ارائه خدمات، تنها با استخدام چند کارشناس ماهر بیمه‌ای نمی‌تواند موفق شود و اساساً خرید و فروش دانش در بخش خدمات در مقایسه با خرید و فروش دانش و تکنولوژی در زمینه‌های تولیدی دشوار بوده و شرکت‌های بیمه تنها با مورد توجه قرار دادن اصول مدیریت دانش می‌توانند احتمال موفقیت خود را افزایش دهند.
بررسی دگرگونی‌های جهان امروز آشکار‌کننده این واقعیت است که سرعت تغییرات در مقایسه با گذشته به‌طرز هنگفتی افزایش یافته است؛ لذا، عوامل موثر در پایداری و رشد بنگاه‌های تولیدی و سازمان‌های خدماتی نیز دچار تحولات بنیادی گردیده است. در گذشته پایداری یک بنگاه اقتصادی به عواملی همچون تاکید بر نتایج کوتاه‌مدت، اتکا به نگهداری شرایط موجود، محدود شدن در قوانین انعطاف‌ناپذیر مدیریتی و … مرتبط بود، اما امروزه تفکر سیستمی تحولات بسیاری داشته و عواملی همچون اتکا به نتایج بلندمدت، به‌کار‌گیری سیستم‌های مدیریت مشارکتی و … که بیشتر به سرمایه انسانی مربوط هستند، در پایداری و دوام یک سازمان نقش عمده‌ای دارد.
سرمایه انسانی در شرکت بیمه به دلایل گوناگونی حائز اهمیت است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1- می‌توان با اتکا به نوآوری نیروهای انسانی در جهت طراحی محصولات وخدمات نوین بیمه‌ای، امکان موفقیت شرکت را افزایش داد. یک شرکت بیمه ممکن است در کوتاه‌مدت با به‌کار‌گیری ابزارهای دیگر بتواند موفق شود، اما بدون تردید تداوم موفقیت در بلندمدت با تکیه بر سرمایه انسانی ممکن خواهد بود.
۲- در ۱۰ سال اخیر به سبب نبودن سیستم رقابتی، بیشتر شرکت‌ها در اندیشه حفظ شرایط موجود بوده و کمتر در‌پی ایجاد فرصت‌های جدید بوده‌اند؛ اما امروزه با فعالیت شرکت‌های بیمه خصوصی شرایط متفاوتی بر بازار حاکم گردیده و چنانچه شرکتی تنها به امتیازات و پرتفوی فعلی خود توجه کند و از خلاقیت نیروی انسانی خود بهره نبرد، در بلندمدت احتمال موفقیت آن کاهش می‌یابد.
۳- نقش نیروی انسانی شرکت‌های بیمه تنها به شبکه فروش مربوط نمی‌شود و تمامی کارکنان در رده‌های متفاوت در موفقیت شرکت موثر هستند. برای مثال، چنانچه ارزیاب خسارت یک شرکت اطلاعات کافی نداشته یا طبق دلایل گوناگون میانگین خسارات وارده را کمتر اعلام نماید، ممکن است در کوتاه‌مدت بتواند با عدم‌پرداخت خسارت حقیقی یا تاخیر در پرداخت خسارت، ضریب خسارت خود را کاهش دهد اما در یک محیط رقابتی در بلندمدت امکان موفقیت خود را از دست می‌دهد.
۴- چنانچه یک شرکت بیمه در محیطی غیر‌رقابتی بتواند بدون تکیه بر توان نیروی انسانی خود، فقط با استفاده از بعضی رانت‌ها و انحصارات ویژه موفق گردد، در صورت عدم توجه به حقوق مشتری خود، نهایتاً به کل صنعت بیمه صدمه وارد می‌کند واین موضوع یکی از مهم‌ترین دلایل پایین بودن ضریب نفوذ بیمه در بعضی کشورهاست.